< بایگانی تیر ۱۳۹۶ :: این روزهای من

این روزهای من

مــــــــاراهــــــــمه شـــــــــــب نمیبـــــــــردخـــــــــابــــــــ

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

روزهای خوب:)

روزهای خوبی ان:)

ی خورده نگرانی تووجودم هست که نمیزارم بزرگ شه واذیتم کنه..

پدرم هی زل میزنه نگام میکنه میگم چیه یکم ک نگاه میکنه میگه اخیش راحت شدی*_*

بعدازیک هفته بالاخره اتاقم مرتب شد^_^

بعدکنکورچهارباری شهربازی رفتم وقشنگ انرژیم تخلیه شده:)

ولی فعلانه کتاب خوندم ن فیلم خاصی دیدم:/

دیروزم رفتم خونه حانیه خیلی خوش گذشت:)باباشم اومدنشست پیشمون کلی حرف زدیم

حانیه میگه مامان بابام خیلی دوست دارن

باباش همیشه میگه همه ی دوستات ی طرف گیسویه طرف نظرلطفشه واقعا:)


۲۶ تیر ۹۶ ، ۰۹:۴۴ ۲ نظر
گیسو

سِی هــــــــــایـــــ توسامــــــــــــــــــــ:)))ـــــــــــــــــــر

سلام:)

کنکورتموم شد...

برعکس اکثربچه هاشبوراحت خوابیدم ولی صب حالم داغون بودینی معده دردکشنده ای داشتم:(

کل زمان عمومی حالم بدبودوابن باعث شدتودرس زبان وعربی که من تمرکزبیشتری نیازداشتم نتونسم خوب بزنم متاسفانه ولی اختصاصی وضعیت جسمانیم بهترشد خداروشکر

ولی اصلامهم نیست که چی میشه چون درحدتلاشم نتیجه میبینم

فارغ ازنتیجه میخوام خوش بگذرونم^_^

برنامه های زیادی دارم که باید همشوانجام بدم.همــش!!

مسافرت های زیادی هم درراهه:))

پدرم میگه دوحالت بیشترنیست یاقبول میشی یانمیشی دگه!ناراحت شدن نداره کهD:

مشغول تمیزکردن اتاقم به طوروصف ناشدنی کثیفه://

اززندگی لذت ببرید*_*


۱۸ تیر ۹۶ ، ۱۳:۱۳ ۲ نظر
گیسو

چقدرعمرتوسوزوندی

چراراهم گم کردم..
چرامن اینطوری شدم اصن چم شده!!
چراانقدرروحیم ضعیفه وسریع باحرف بقیه داغون میشم
چراارادم زیره صفره
چرادیگه شادنیستم
چرابخاطرپشت کنکورموندنم انقدرحرف شنیدم ازبقیه
چرامسخره ی خاص وعام شدم
چرادیشب رفتم که انقدربهم بریزم امروز
چراهمیشه خودمومیزنم به کوری
چرافکرمیکنن خنگم
اه خسته شدم
دوس دارم فقط الان نباشم همین
۰۵ تیر ۹۶ ، ۰۸:۲۹ ۴ نظر
گیسو