گاهی می مانی بین همه ی این بودن هاونبودن ها..

نمی دانی باشی یانباشی...کمرنگ باشی یامثل افتاب امروزپررنگ!

آبی باشی وخالص یاتیره باشی وسرد!!عشق بورزی ودوست بداری یاسنگ باشی ونگاه کنی...

دنیای عجیبی است...انقدرعجیب که روزی چشم بازمیکنی ومیبینی درانبوهی ازابهام میان آن اتفاق خوب که دلت رااحاطه کرده گیرافتاده ای وشروع میشودشاعرانه سخن گفتن هایت

وپررنگ میشودنگاه های معنادارت...


+مامان ی چندروزی نیست ومن حسابی درگیرکارهای خونم دیروزواسه ناهارعدس پلوگذاشتم وواسه شام ماکارونی دیگه چیزی درتوانم نیست://چهارروزبعدی روچی کنیم؟!!!

+تولدحانیه امروزه هنوزچیزی نگرفتم واسش-_-البته مسافرته زنگ زدم تبریک گفتم فعلن:))

چقدکادوگرفتن سخته خیلی دوس دارم کادوبگیرم واسه بقیه چه بامناسبت چ بی مناسبت ولی همیشه کاره سختیه واسم ک عایاخوشش میادیانه؟!چی بگیرم من-_-